کندل‌شناسی یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. این روش به تحلیل‌گران و معامله‌گران امکان می‌دهد تا با استفاده از نمودارهای شمعی، روند و الگوهای قیمتی را بهتر شناسایی کرده و رفتار بازار را پیش‌بینی کنند. کندل‌ها با نمایش چهار پارامتر مهم شامل قیمت آغازین، قیمت پایانی، حداکثر و حداقل قیمت، اطلاعات جامعی از وضعیت معامله‌گران در هر بازه زمانی فراهم می‌کنند.

1. کندل شناسی چیست و چه کاربردی دارد؟

کندل‌ شناسی، یا تحلیل کندل‌ها، یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که با استفاده از نمودارهای شمعی، تغییرات قیمتی را در یک بازۀ زمانی مشخص نمایش می‌دهد. هر کندل، اطلاعاتی مانند قیمت باز و بسته‌شدن، بالاترین و پایین‌ترین قیمت را به‌صورت تصویری ساده و گویا به نمایش می‌گذارد. این ابزار به معامله‌گران کمک می‌کند تا رفتار بازار را بهتر بشناسند، روندهای احتمالی را پیش‌بینی کنند و تصمیمات بهتری در معاملات خود بگیرند. با تحلیل کندل‌ها، امکان درک روانشناسی معامله‌گران و پیش‌بینی حرکت‌های آینده بازار فراهم می‌شود که باعث افزایش دقت و کاهش ریسک در معاملات می‌شود.

کندل‌شناسی ابزاری مهم برای شناسایی روندهای قیمتی و نقاط برگشت بازار است. با تحلیل کندل‌ها، معامله‌گران می‌توانند تصمیم بگیرند که چه زمانی وارد یک معامله شوند یا از آن خارج شوند، و به همین دلیل این روش در بازارهایی مثل سهام، ارزهای دیجیتال و فارکس بسیار مورد توجه قرار گرفته است. کندل‌شناسی به شما کمک می‌کند تا رفتار سایر معامله‌گران را پیش‌بینی کنید و با اطمینان بیشتری وارد معاملات شوید.

2. مبانی کندل شناسی

کندل یا شمع یکی از ابزارهای اصلی در تحلیل تکنیکال است که تاریخچه آن به قرن هفدهم میلادی در ژاپن بازمی‌گردد. هر کندل نشان‌دهنده یک بازه زمانی است که می‌تواند روز، ساعت یا حتی دقیقه باشد. هر کندل شامل چهار بخش اصلی است: قیمت آغازین (Open)، قیمت پایانی (Close)، بالاترین قیمت (High)، و پایین‌ترین قیمت (Low). این چهار بخش مهم به تحلیل‌گران کمک می‌کنند تا روندهای بازار و تمایلات معامله‌گران را بررسی کنند.

هر کندل نماینده‌ی یک دوره‌ی معاملاتی (برای مثال، یک روز) است و اطلاعات مهمی را درباره‌ی رفتار معامله‌گران و انتظارات آن‌ها نسبت به آینده‌ی سهم ارائه می‌دهد. به عنوان مثال، در مورد سهم x، طی معاملات روزانه هر بار که این سهم به صف فروش می‌رسد، قدرت خریداران افزایش پیدا می‌کند و موجب خارج شدن سهم از صف فروش می‌شود. این رفتار معامله‌گران نشان می‌دهد که سهم مورد نظر توانایی رشد بالقوه‌ای دارد و خریداران مایلند این سهم را در قیمت‌های پایین‌تر خریداری کنند، که نشان‌دهندۀ امید به رشد قیمتی در آینده است.

به کندل زیر توجه نمایید:

کندل شناسی

همان‌طور که در شکل بالا مشاهده می‌کنید، در کندل مورد نظر، با کاهش قیمت در طول روز معاملاتی، خریداران در این سطح قیمتی اقدام به خرید کرده‌اند. این رفتار نشان می‌دهد که معامله‌گران انتظار دارند قیمت سهم مورد نظر در آینده افزایش یابد و این توقع باعث شکل‌گیری کندل فوق شده است. به طور کلی، هرگاه سایۀ کندل به‌مراتب بلندتر از بدنه‌ی آن باشد، احتمال حرکت سهم در جهت مخالف سایه در آینده وجود دارد؛ به این معنا که اگر سایۀ بلند در پایین کندل قرار داشته باشد، ادامۀ حرکت سهم به سمت بالا (مثبت) خواهد بود و اگر سایۀ بلند در بالای کندل باشد، ادامه‌ی حرکت سهم به سمت پایین (منفی) پیش‌بینی می‌شود.

 

کندل شناسی
دوره اختصاصی
دوره نخبگان، استاد تمامی در ترید
دوره نخبگان، استاد تمامی در ترید

دوره آموزشی از صفر تا سطح پیشرفته در ترید که با هدف “استاد تمامی ترید” طراحی شده است

دریافت اطلاعات بیشتر

در شکل فوق، همان‌گونه که مشخص است، هر چقدر سطح قیمت بالاتر می‌رود، معامله‌گران تمایل بیشتری به فروش پیدا می‌کنند و این تمایل خود را در شکل کندل به نمایش گذاشته است. همان‌طور که پیشتر اشاره شد، جهت تداومِ روند در جهت مخالفِ سایۀ کندل است.

3. انواع کندل‌ها و مفهوم آن‌ها

کندل‌ها به‌طور کلی به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم می‌شوند. کندل‌های صعودی معمولاً با رنگ سفید یا سبز نشان داده می‌شوند و نمایانگر افزایش قیمت هستند، در‌حالی‌که کندل‌های نزولی با رنگ سیاه یا قرمز نشان داده می‌شوند و کاهش قیمت را نشان می‌دهند. هر کندل شامل دو بخش اصلی است: بدنه و سایه، که هر کدام اطلاعات مهمی از وضعیت و تغییرات بازار در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهند.

بدنه کندل

طول بدنۀ کندل نشان‌دهندۀ اختلاف قیمت بین قیمت آغازین و قیمت پایانی در یک بازۀ معاملاتی است. این بدنه می‌تواند نشانه‌ای از فشار خرید یا فروش باشد.

بدنه بلند صعودی (سفید یا سبز): اگر بدنۀ کندل صعودی بلند باشد، نشان‌دهندۀ این است که در طول بازه معاملاتی، قدرت خریداران بسیار بیشتر از فروشندگان بوده و قیمت به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته است. این وضعیت معمولاً نشانه‌ای از ورود خریداران بزرگ و فشار خرید به بازار است.

بدنه بلند نزولی (سیاه یا قرمز): برعکس، اگر کندل نزولی دارای بدنۀ بلندی باشد، به این معنی است که فشار فروش در بازار غالب بوده و قیمت به‌طور قابل‌توجهی کاهش یافته است. این نوع کندل می‌تواند نشان‌دهندۀ خروج معامله‌گران از سهم یا کاهش علاقه به آن باشد.

سایه‌های کندل

سایه‌ها به دو دسته سایه بالایی و سایه پایینی تقسیم می‌شوند:

سایه بالایی (Upper Shadow): نشان‌دهندۀ بالاترین قیمتی است که سهم در آن بازۀ زمانی تجربه کرده است. هرچه سایۀ بالایی بلندتر باشد، نشان‌دهندۀ این است که معامله‌گران سعی کرده‌اند قیمت را به سطح بالاتری ببرند، اما فروشندگان توانسته‌اند مانع از تثبیت قیمت در آن سطح شوند.

سایه پایینی (Lower Shadow): نشان‌دهندۀ پایین‌ترین قیمتی است که سهم در آن بازۀ زمانی تجربه کرده است. سایۀ پایینی بلند نشان می‌دهد که قیمت در طول معاملات به سطح پایینی رسیده، اما در نهایت خریداران موفق به بازگرداندن قیمت به سمت بالا شده‌اند.

تفسیر طول سایه و بدنه

سایه بلند پایین و بدنه کوتاه: این نوع کندل نشان‌دهنده این است که فشار فروش در بازار وجود داشته، اما در نهایت خریداران توانسته‌اند با غلبه بر فروشندگان، قیمت را به سطح بالاتری برگردانند. این رفتار معمولاً نشان از افزایش قدرت خرید و احتمال تغییر جهت قیمت به سمت صعود دارد. این نوع کندل به عنوان الگوی «چکش» شناخته می‌شود که اغلب در نقاط پایانی یک روند نزولی تشکیل می‌شود و نشان‌دهنده بازگشت به سمت صعود است.

سایه بلند بالا و بدنه کوتاه: کندل‌هایی که سایه بالایی بلندی دارند و بدنه‌ی آن‌ها کوتاه است، نشان‌دهنده این هستند که معامله‌گران تلاش کرده‌اند قیمت را به سمت بالا ببرند، اما فشار فروش مانع از تثبیت قیمت در آن سطح شده است. این الگو معمولاً در نقاط پایانی یک روند صعودی شکل می‌گیرد و می‌تواند نشانه‌ای از شروع کاهش قیمت باشد.

مفاهیم کلیدی برای معامله‌گران

کندل‌های با بدنه کوتاه و سایه بلند: این کندل‌ها نشان‌دهندۀ نوسانات شدید در طول بازۀ زمانی معاملاتی هستند که خریداران و فروشندگان هر دو در حال رقابت بوده‌اند و هیچ‌کدام نتوانسته‌اند تسلط کامل بر بازار پیدا کنند. این نوع کندل‌ها معمولاً نشانه‌ای از بلاتکلیفی بازار و انتظار برای شفافیت بیشتر در جهت قیمت است.

کندل‌های بدون سایه یا با سایه بسیار کوتاه (Marubozu): اگر کندل هیچ سایه‌ای نداشته باشد یا سایۀ بسیار کوتاهی داشته باشد، نشان‌دهندۀ این است که قیمت در طول بازۀ زمانی پیوسته به سمت بالا (یا پایین) حرکت کرده و هیچ تعارض قابل‌توجهی بین خریداران و فروشندگان وجود نداشته است. این نوع کندل‌ها نشانه‌ای از قاطعیت در جهت قیمت هستند و می‌توانند به عنوان یک نشانه قوی از ادامه روند فعلی تلقی شوند.

شکل انواع کندل‌ها

  • Long Days: کندل‌هایی با بدنه­‌های بلند و سایه­ های کوتاه.
کندل شناسی
  • فرفره: کندل‌هایی با بدنه­‌های کوتاه و سایه­‌های بلند.
کندل شناسی
  • دوجی: کندل‌هایی بدون بدنه اما با سایه ‌هایی بلند.
کندل شناسی
  • Marubozu: کندل‌هایی که در ابتدا یا انتهایشان سایه‌­ای ندارند.
کندل شناسی

انواع آرایش شمع ­ها منجر شد تا در دسته­ بندی ­های مختلف تک شمعی، دو شمعی و سه شمعی قرار بگیرند.

4. الگوهای کندلی و نحوه شناسایی

یکی از کلیدهای موفقیت در کندل‌ شناسی، شناسایی الگوهای کندلی است که می‌تواند نقاط تغییر روند را نشان دهد و معامله‌گران را در تصمیم‌گیری بهتر راهنمایی کند. الگوهای کندلی به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند: الگوهای تک‌شمعی، الگوهای دو‌شمعی، و الگوهای سه‌شمعی. در ادامه به بررسی هر یک از این الگوها می‌پردازیم.

الگوهای تک شمعی

این الگوها تنها از یک کندل تشکیل می‌شوند و اغلب در نقاط بازگشت یا تغییر روند شکل می‌گیرند. در این دسته الگوهای معروفی وجود دارند که می‌توانند سیگنال‌های قوی برای تغییر روند بدهند.

1. الگوی چکش (Hammer)

موقعیت و مفهوم: این الگو در انتهای یک روند نزولی ظاهر می‌شود و نشان‌دهنده احتمال بازگشت قیمت به سمت صعود است. چکش به این دلیل به این نام نامیده شده است که مانند یک چکش در پایین یک روند نزولی به ضربه پایانی اشاره می‌کند.
ویژگی‌ها: سایه پایینی کندل باید دست‌کم دو برابر طول بدنه آن باشد و سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا بسیار کوتاه باشد. رنگ کندل (سفید یا سیاه) مهم نیست، اما اگر کندل صعودی باشد، احتمال بازگشت به سمت بالا بیشتر می‌شود.

2. الگوی چکش برعکس (Inverted Hammer)

موقعیت و مفهوم: این الگو نیز در انتهای یک روند نزولی تشکیل می‌شود و می‌تواند نشان‌دهنده بازگشت روند به سمت بالا باشد.
ویژگی‌ها: سایه بالایی بلند و بدنه کوچک در پایین کندل که نشان‌دهنده تلاش برای بالا بردن قیمت است.

کندل شناسی

3. الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man)

موقعیت و مفهوم: این الگو در انتهای یک روند صعودی ظاهر می‌شود و نشان از احتمال بازگشت قیمت به سمت نزول دارد. شکل این کندل مشابه چکش است اما در نقاط صعودی رخ می‌دهد و نشان‌دهنده این است که با وجود فشار فروش، خریداران نتوانسته‌اند تسلط خود را حفظ کنند.

ویژگی‌ها: سایه پایینی بلند که دست‌کم دو برابر طول بدنه باشد و سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا بسیار کوچک باشد. رنگ سیاه برای این کندل نشانه قوی‌تری از احتمال نزول است.

کندل شناسی

الگوهای دو شمعی

این الگوها شامل دو کندل پشت‌سرهم هستند که به تحلیل‌گر نشان می‌دهند که جهت روند ممکن است تغییر کند. این الگوها می‌توانند سیگنال‌های بازگشتی قوی در نقاط حساس بازار باشند.

1. الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing)

موقعیت و مفهوم: این الگو معمولاً در پایان یک روند نزولی ظاهر می‌شود. بدنه کندل صعودی دوم، کل بدنه کندل نزولی اول را می‌پوشاند و نشان‌دهنده تغییر جهت به سمت بالا و افزایش قدرت خریداران است.

ویژگی‌ها: کندل اول معمولاً یک کندل نزولی کوچک است و کندل دوم، یک کندل صعودی با بدنه بزرگ که کاملاً کندل اول را دربرمی‌گیرد.

کندل شناسی

2. الگوی پوشای نزولی (Bearish Engulfing)

موقعیت و مفهوم: این الگو در انتهای یک روند صعودی ظاهر می‌شود و نشان‌دهنده فشار قوی فروش و احتمال بازگشت به سمت نزول است. بدنه کندل نزولی دوم، کل بدنه کندل صعودی اول را پوشش می‌دهد.

ویژگی‌ها: کندل اول صعودی و کوچک است و کندل دوم یک کندل نزولی قوی که کاملاً بدنه کندل اول را می‌پوشاند.

کندل شناسی

3. الگوی ابر سیاه (Dark Cloud Cover)

موقعیت و مفهوم: این الگو زمانی تشکیل می‌شود که یک کندل صعودی بلند شکل می‌گیرد و کندل بعدی با قیمتی بالاتر باز می‌شود، اما به زیر نقطه میانی کندل قبلی سقوط می‌کند. این الگو نشانه‌ای از بازگشت نزولی در بازار است.

ویژگی‌ها: نفوذ ۵۰ درصدی کندل سیاه در کندل سفید، نشان‌دهنده استحکام الگو است.

کندل شناسی

4. الگوی نفوذی (Piercing Pattern)

موقعیت و مفهوم: این الگو مشابه الگوی ابر سیاه است اما برعکس آن، در انتهای یک روند نزولی ظاهر می‌شود و نشان‌دهنده بازگشت به سمت بالا است.

ویژگی‌ها: کندل دوم باید حداقل نیمی از کندل نزولی قبلی را بپوشاند تا الگو معتبر باشد.

کندل شناسی

الگوهای سه‌شمعی

این الگوها شامل سه کندل متوالی هستند که با ترکیب خود، سیگنال‌های تغییر روند قوی‌تری ارائه می‌دهند. این الگوها بیشتر در نقاط بازگشت بازار رخ می‌دهند و می‌توانند اطلاعات بیشتری نسبت به الگوهای تک‌شمعی و دو‌شمعی فراهم کنند.

1. الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)

موقعیت و مفهوم: این الگو در انتهای یک روند نزولی شکل می‌گیرد و نشانه‌ای از بازگشت به سمت صعود است. این الگو از سه کندل تشکیل شده که اولی نزولی، دومی با بدنه کوچک (دوجی یا شمع کوچک) و سومی یک کندل صعودی با بدنه قوی است.

ویژگی‌ها: کندل دوم باید با فاصله از کندل اول تشکیل شود (فاصله یا شکاف)، و کندل سوم باید به اندازه‌ای قوی باشد که بخشی از بدنه کندل نزولی اول را بپوشاند.

کندل شناسی

2. الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)

موقعیت و مفهوم: این الگو دقیقا برعکس ستاره صبحگاهی است و در انتهای یک روند صعودی تشکیل می‌شود و نشان از بازگشت به نزول دارد.

ویژگی‌ها: کندل اول صعودی بلند، کندل دوم با بدنه کوچک و کندل سوم نزولی با بدنه قوی که بخشی از کندل اول را بپوشاند.

کندل شناسی

3. ستاره صبحگاهی و عصرگاهی دوجی

موقعیت و مفهوم: مشابه الگوهای ستاره صبحگاهی و عصرگاهی هستند، اما کندل دوم به شکل دوجی (بدون بدنه) است. این الگوها نشانه قوی‌تری برای تغییر روند محسوب می‌شوند.

کندل شناسی

4. الگوی کودک رها شده (Abandoned Baby)

موقعیت و مفهوم: این الگو یک الگوی بازگشتی نادر است که پس از یک روند نزولی یا صعودی ایجاد می‌شود. در حالت صعودی، کندل اول نزولی قوی است و سپس یک دوجی با فاصله زیاد از کندل قبلی تشکیل می‌شود، و پس از آن کندل سوم صعودی با بدنه قوی است

ویژگی‌ها: این الگو نشان از تغییر شدید احساسات بازار و برگشت روند دارد، اما وقوع آن به‌ندرت در بازار مشاهده می‌شود.

کندل شناسی

5. کاربرد تحلیل کندل‌ها در بازار

تحلیل کندل‌ها به‌تنهایی برای موفقیت در معاملات کافی نیست؛ بلکه ترکیب آن با ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند خطوط حمایت و مقاومت، خطوط روند و اندیکاتورها می‌تواند نتایج بهتری به همراه داشته باشد.

  • ترکیب کندل‌ها با خطوط حمایت و مقاومت: مشاهده الگوهایی مثل چکش در سطح حمایت یا مرد به دار آویخته در سطح مقاومت، نشان‌دهنده نقاط احتمالی بازگشت قیمت است و می‌تواند به معامله‌گران برای ورود یا خروج به موقع کمک کند.
  • استفاده از خطوط روند و کانال‌ها: وقتی الگوهایی مثل پوشای صعودی یا نزولی در نزدیکی خطوط روند شکل می‌گیرند، این الگوها می‌توانند نشان‌دهنده ادامه روند یا تغییر آن باشند.
  • استفاده از اندیکاتورها برای تأیید: اندیکاتورهایی مانند RSI و MACD می‌توانند به تأیید سیگنال‌های کندلی کمک کنند. برای مثال، الگوی چکش در کنار RSI اشباع فروش، می‌تواند نشانه‌ای قوی از بازگشت قیمت به سمت بالا باشد.
  • کاربرد در تحلیل بازار: الگوهایی مثل ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی در نزدیکی سطوح حمایتی و مقاومتی می‌توانند سیگنال‌های مهمی برای ورود یا خروج از معاملات باشند.
  • تحلیل ترکیبی برای کاهش ریسک: ترکیب ابزارهای مختلف و استفاده از تایم‌فریم‌های متنوع به کاهش ریسک معاملات کمک می‌کند.

6. مثال‌های عملی از تحلیل کندل‌ها

برای درک بهتر الگوهای کندلی و مشاهده کاربرد آن‌ها در بازار واقعی، بیایید چند مثال از حرکات مهم در بازارهای سهام و ارزها را بررسی کنیم:

مثال 1: الگوی چکش در بازار سهام

در ماه سپتامبر 2021، سهام “NVDA” (NVIDIA) پس از یک افت قیمتی قابل‌توجه به نقطه‌ای رسید که الگوی چکش در نمودار روزانه شکل گرفت. پس از این الگو، قیمت برای چند روز رشد کرد که نشان‌دهنده تأثیر این الگو در نشان دادن نقطه بازگشت بازار بود. معامله‌گرانی که این الگو را شناسایی کردند، توانستند از این موقعیت بهره‌برداری کنند و سود خوبی کسب کنند.

مثال 2: الگوی پوشای صعودی در ارز دیجیتال

در ژوئن 2021، بیت‌کوین پس از یک روند نزولی مداوم، الگوی پوشای صعودی را در نمودار هفتگی خود به نمایش گذاشت. کندل سفید بزرگی به‌طور کامل کندل سیاه قبلی را پوشاند که نشان‌دهنده ورود قدرتمند خریداران به بازار بود. این الگو باعث شد که بسیاری از معامله‌گران اقدام به خرید کنند و قیمت بیت‌کوین در هفته‌های بعد رشد قابل‌توجهی داشت.

مثال 3: الگوی ستاره عصرگاهی در فارکس

در بازار فارکس، جفت ارز USD/JPY در اکتبر 2021 بعد از یک روند صعودی، الگوی ستاره عصرگاهی را در نمودار چهار ساعته به نمایش گذاشت. این الگو باعث بازگشت قیمت به سمت پایین شد و معامله‌گرانی که به دنبال نشانه‌های تغییر روند بودند، از این فرصت استفاده کردند تا به معاملات فروش وارد شوند.

7. نتیجه‌گیری

در این مقاله به بررسی الگوهای مختلف کندلی پرداختیم و نشان دادیم که چگونه این الگوها می‌توانند به معامله‌گران در پیش‌بینی حرکت‌های آینده بازار کمک کنند. کندل‌شناسی به‌عنوان یکی از ابزارهای اصلی تحلیل تکنیکال، به شما کمک می‌کند تا رفتار قیمت را بهتر تحلیل کنید و درک بهتری از تمایلات خریداران و فروشندگان داشته باشید. اما باید یادآور شد که کندل‌شناسی به تنهایی نمی‌تواند تصمیمات معاملاتی دقیقی را تضمین کند؛ بنابراین ترکیب آن با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند خطوط حمایت و مقاومت، اندیکاتورها، و تحلیل حجم می‌تواند قدرت تصمیم‌گیری شما را افزایش دهد. تمرین کردن و مشاهده الگوهای واقعی در بازار، کلید موفقیت در کندل‌شناسی است.